وقتي كه...

پنجشنبه 5 آبان 1390

وقتي تو خودت گير مي كني 

 وقتي همه چيز برات ميشه يه سوال !
 
وقتي توي تكرار صحنه ها اسير ميشي
 
وقتي اونقدر خسته ميشي كه حتي از فكر كردن به فكر كردن هم بيزار ميشي
 
وقتي كسي نيست كه بفهمه چي ميگي 
 
وقتي مطمئني ! اوني كه امروز مي آد فردا ميره ..
 
وقتي مجبوري خودتم گول بزني 
 
وقتي حتي شهامت خيلي چيزها رو نداري !!!
 
وقتي مي دوني هيچ كس و هيچ چيز خودش نيست
 
وقتي مي دوني همه چي دروغه
 
وقتي مي دوني كه نبايد به هيچ قول و قراري ! اعتماد كني
 
وقتي مي فهمي كه نبايد مي فهميدي ..
 
وقتي روزگار يادت ميده كه بايد سوخت و ساخت
 
وقتي مي خندي به اينكه كارت از گريه گذشته 
 
وقتي قراره هيچ چي جاي خودش نباشه
 
وقتي منتظر يه اتفاقي و اون اتفاق هيچ وقت نمي افته ..
 
 وقتي نبايد اوني باشي كه هستي 
 
وقتي بهت مي فهمونن دوست داشتن يه معاملست ! 
 
وقتي تو رو بخاطر صداقتت محكوم مي كنن  
 
وقتي خوشحال ميشن كه غرورت بشكنه
 
وقتي حرفاتو فقط ديوار مي فهمه ! ...
 
وقتي.......................... ......

 .

.

.

.

.

.

.

.

.

ميشي ايني كه من الان هستم
 




بؤلوم : یازار : ๑۩۞۩๑ sh@hry@r๑۩۞۩๑ 3 باخیش


 

بلاگا گؤره

    من شهريار18ساله هستم...

    عاشق كار گروهي و ورزش هايي مثل كشتي كج

    فوتبال..شنا...و هر ورزشي كه باشه دوست دارم و هر كي هم

    به وبلاگم مياد نظر يادش نره و اگر خواستيد منو لينك كنيد به

    من خبربديد تا من هم لينكتان كنم در ضمن منو با نام آنا يوردوم مغان

    لينك كنيد...


سایغاج


ایمکان لار